مهدی عج، و انقلاب جهانی در " قدرت "،" ثروت"و" معرفت" (هماینک، "دجالها و سفیانیها")
میلاد مبارک ولی عصر عج _ نیمه شعبان _ مشهد ۱۳۹۷
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربالعالمین و الصلاه و السلام علی نبیّنا نبیّ الرحمه اباالقاسم محمد و آله آلالله.
آن تعارفهایی که اول کردم و گفتم شما خیلی خوب هستید همانها در ذهنتان باشد. مستقیم سراغ بحث میرویم.
تعریف دشمن در دائرهالمعارفهایی که در حوزه انقلاب جهانی، عدالت جهانی، حکومت جهانی، ذکر شده موضوع بحث ماست. وقتی از دشمن نهضت مهدوی سخن گفته میشود ذهنها معمولاً فقط سراغ دجّال و سفیانی میرود اینها چه کسانی هستند؟ چی هستند؟ معنیشان چیست؟ چه خصوصیاتی دارند؟ به لحاظ زمانی چه نسبتی با ظهور دارند و از این قبیل مباحث. در روایات اختلاف است. اولاً قبل از روایت اسلامی تعبیر دجّال در روایات مسیحی آمده است و قبل از روایات اسلامی در انجیل، رساله اول یوحنّا که در باب دو آیه 22 از انجیل است نام دجّال ذکر میشود به عنوان دشمن عیسی مسیح(ع). میگوید دروغگو کیست؟ جز آن که مسیح بودن عیسی را انکار کند آن دجّال است که انکار میکند. بعد در روایات برادران اهل سنت ظهور دجّال بیشتر به عنوان علائم قیامت ذکر شده است و بحث راجع به دجّال در روایات اهل سنت خیلی بیشتر است. در روایت شیعه، بحث دجّال شده اما نه با این وسعت و عمق و بحث. و به عنوان یکی از نشانههای ظهور بیشتر ذکر شده است. آنها به عنوان یکی از نشانهای قیامت ذکر شده است. ممکن است که بگوییم ظهور و قیام آخرالزمان نزدیک به قیامت است و بنابراین دو دسته روایات از این جهت با همدیگر قابل جمع باشند. اصل این که دجّال کیست و چیست؟ من اول این را توضیح میدهم بعد میآیم روی دشمنشناسی که همهاش به یک شخص یا اشخاصی به نام دجّال یا سفیانی گره نخورده است! دشمن، بین خود ماست و ریشه دشمنیها خود ما هستیم در واقع صفاتی که دشمنی مهدی و مهدویت را ذکر میکند ما راجع به آن صفات بحث میکنیم. بعضیها گفتند دجّال اسم شخص نیست بلکه یک تعبیر سمبلیک است. این اختلاف هم هست. دجّال در ریشه عربی دَجْل و دَجَله، ریشهای به معنی دروغگویی و کلاهبرداری است در واقع دجّال، یعنی رئیس کلاهبردارها. عوامفریب. عوامفریبی، دروغگویی، فریب افکار عمومی، بازی دادن ملتها. مثلاً به آب طلا میگفتند دجّال چون طلای قلّابی است طلای واقعی نیست. لذا معمولاً به آدمهایی که متخصص در دروغگویی هستند و کلاهبرداری به این حق را باطل و باطل را حق جلوه بدهند به اینها دجّال گفته میشود. منتهی این که دجّال آیا صفت است یا اسم است؟ آیا اسم یک نفر است و افراد متعدد است؟ راجع به اینها همه این احتمالات مطرح شده است چون دجّالهای زیادی در طول تاریخ آمدند و خواهند آمد دروغگویان زیادی، منتهی اویی که آن زمان میآید رئیس کل دجّالهاست. دجّالترین و کلاهبردارترین و دروغگوترین شخص یا جریان در آخرالزمان در برابر آن نهضت بزرگ میایستد و ظهور آن دجّال دجالان از علائم ظهور حضرت مهدی(ع) یا حضرت مسیح(ع) ذکر شده است. در روایات شیعه بیشتر از علائم ظهور ذکر میشود در روایات اهل سنت به عنوان علائم قیامت میآید ولی عرض کردم شاید در هر دو آمده باشد. بنابراین این سؤال مطرح شده که اصلاً دجّال هر کسی و هر جریانی حتی نه شخص، جریانی که عوامفریبی میکند به او هم میشود دجال گفت و آیا دجال آخرالزمان است آن است یا نه؟ اینها در روایات بحث میشود. هم روایاتی داریم که بیشتر بعضیها گفتند سمبلیک است تا بیان توضیح که مثلاً دجّال آخرالزمان یک قدرت و تآثیر خیلی فوقالعادهای دارد، یک چشم دارد چشم چپ و آن هم وسط پیشانیاش است. تقریباً این نوع تعابیر است، مرده زنده میکند و ادعای خدایی میکند و.... خب بعضیها گفتند واقعاً یک چنین شخصی با این خصوصیات و صفات میآید حالا یا قبل از ظهور یا قبل از قیامت میآید و آن دجّالی هم که در کتاب مقدس گفتند همین است، و ما هم قبول داریم منتهی در مورد جزئیات آن بحث و اظهار نظرهای دقیقتری میشود. بعضیها گفتند که این توضیحات راجع به آن دجّال سمبلیک است، یعنی لزوماً شاید این نباشد که یک شخصی میآید و یک چشم وسط پیشانیاش است و... که حتی به دستور او باران میآید! مرده زنده میکند! کوهی از غذا و نهری از آب در اختیار اوست! اختیار گنجهای زمین دست اوست و میگوید منم خدای بزرگ شما! منم روزیرسان شما! همه را دعوت به خودش میکند! و... یک چنین خصوصیاتی آمده است؛ ولی بعضیها گفتهاند این شاید یک شخص نیست. مثلاً اینها بیشتر در این اواخر مطرح شد که شاید بشود گفت این یک جریان است. مثلاً دجّال آخرالزمان همین استکبار جهانی است. بعضیها گفتهاند این رسانههای عوامفریب که تمام دنیا افکار عمومی را مشغول کرده و سفید را سیاه و سیاه را سفید نشان میدهد شاید دجّال آخرالزمان این است و این توضیحات سمبلیک هم که این مثل ستاره میدرخشد چشمش آمیخته به خون است، آسمان را میباراند و زمین را میرویاند یعنی همین استکبار جهانی با همین تکنولوژی که امروز دارد، و این رسانهها و ماهواره و فضاهای مجازی که تمام دنیا و افکار عمومی را دارد کنترل میکند و دروغگوی بزرگ و کلاهبردار بزرگ است. در تاریخ چنین کلاهبرداری و چنین دروغگویی تا این حد مؤثر نبوده است. و ادعای خدایی هم دارد میکند. گنجهای زمین و آب و غذا و خوراک و امکانات هم اشاره به همین سرمایهداری و نفوذ این هژمونی سرمایهداری صهیونیستی است که تقریباً تمام آن کارهایی که میگویند دجّال آخرالزمان میکند این هم به یک شکلی دارد همان کارها را میکند. بعضیها گفتند نه واقعاً یک شخص است و این شخص هم با همین خصوصیات میآید، ممکن است که دجّالهای مختلفی در زمانهای مختلف باشند اما این دجال دجالان یک کسی با همین خصوصیات است حالا یا نیروهای ماوراءالطبیعی یک مقدار دارد یا با همین ابزار و تکنولوژیها این کارها را خواهد کرد و یک شخص خاص است حتی برای او نسب هم پیدا کردند. از این طرف هم داریم که رسول خدا(ص) فرمود که گنجهایی است که نه از طلا و نقره، بلکه از انسانهایی بزرگ که ایمانشان خالص و قوی و این اعتقاد اطراف هم جمع خواهد کرد و اینها جزء یک بخش مهمی از سپاه مهدی در انقلاب آخرالزمان خواهند بود یا صحبت از پرچم خراسانی، پرچمهای سیاه است. من همینجا این را هم ذکر کنم – دوستان توجه داشته باشید- تقریباً روایاتی که تحت عنوان ملاهم، پیشگویی در مورد آخرالزمان هست چه شیعه، چه سنی، اغلب اینها در مورد این که دقیقاً منظور چیست واضح نیست. بسیاری از اینها سند روشن قوی ندارد. بنابراین کسانی که از توی روایات مدام میخواهند دربیاورند که منظور این است، صحبت از مرگ سفید در آخرالزمان است، بعضیها گفتند مرگ سفید همین ایدز است، یا اعتیاد مواد مخدر است. مثلاً آنجا یک چیزی میگویند با این چیزها تطبیق میدهند. اکثر قریب به اتفاق این تطبیقها مبنای قطعی شرعی و علمی ندارد. یعنی دورههای مختلفی این روایات ملاهم و پیشگویی بوده که به همان زمان و دوران تطبیق دادند. مثلاً بعضیها گفتند که این پرچمهای سیاه از خراسان، منظور پرچمهای بنیعباس و ابومسلم بود که از ایران خراسانیها رفتند و با شعار اهل بیت رژیم بنیامیه را سرنگون کردند منتهی کلاهبرداری شد و خود بنیعباس هم یک دجال بودند با شعار اهل بیت(ع) آمدند پیروز که شدند گفتند منظورمان از اهل بیت خودمان بود! و ابومسلم هم این وسط، حالا راجع به ابومسلم هم بحثهایی است بعضیها گفتند یک آدم اهل بیتی بوده، بازی خورد و ابزار قدرت بنیعباس شد بعد هم بنیعباس او را کشتند! بعضیها گفتند که نه، خودش هم در بازی بوده، جنگ قدرت بوده، بعضیها حتی بعد از این که کشته شد ادعای خدایی کردند یک فرقهای به نام مسلمیه درست شد که ابومسلم زنده است و مهدی است! این حرفها هم هست. حالا راجع به اشخاص هم تحلیلهای مختلف و متعارضی وجود دارد. اجمالاً شما بدانید اگر کسی گفت در روایات آخرالزمان دیدیم یک اسم و خصوصیت و صفتی میآید که خیلی هم شبیه است باز هم حکم قطعی نباید کرد اصلاً زمان صفویه 400 سال پیش که شیعه اهل بیت آمد حاکم شد و گفتند فلانی هم دجّال است و ظهور نزدیک است! راجع به زمان ظهور، هیچ کس هیچ چیز نمیداند همانطور که در مورد قیامت هیچ کس هیچ چیز نمیداند. «أیان یوم القیامه» قیامت چه وقت خواهد بود؟ کسی نمیداند. در بعضی از توضیحات آمده که حضرت مهدی(عج) خود ایشان هم نمیدانند چه زمانی ظهور است؟ خود ایشان هم منتظر است. در بعضی از روایات آمده که گاهی زمانی تعیین میشود بعد بداء حاصل میشود، نه این که خداوند تجدیدنظر میکند، نه؛ اتفاقاتی میافتد که ظهور را تأخیر میاندازد. این هم هست. چنان که راجع به حکومت اسلامی صدر اسلام، از امام باقر(ع) یا امام صادق(ع) یک وقت یک روایتی دیدم که میگوید قرار بود سال 70 هجری، بنیامیه سقوط کند مثلاً شاید مقدّر بود بعد حکومت به دست اهل بیت(ع) بیفتد منتهی چون در سال 61 هجری عاشورا اتفاق افتاد و آن جنایات شد و بقیه هم ور ور نگاه کردند خشم خداوند و غضب خداوند شامل حالشان شد و سقوط بنیامیه تأخیر افتاد. بعد فرمودند ما گفتیم در سال 140 هجری این اتفاق خواهد افتاد. منتهی گفتیم این جزو اسرار است. منتهی رفتند دیدند یک عدهای از مؤمنین و عدالتخواهان و انقلابیها مأیوس شدند رفتند همه جا گفتند مأیوس نباشید سال 140 است کار تمام است! فکر کردند کار تمام است و همین روش برخورد باعث شد که در سال 140 این اتفاق نیفتد. حالا یک علتش این بود که دشمن متوجه شد و برخورد کرد و علتهای دیگری هم ممکن است داشته باشد که ما نمیدانیم. بعد فرمودند بعد از آن دیگر تاریخی را برای ما تعیین نکردند به ما نگفتند که چه وقت؟ چون شما رفتید و با این مسئله هم درست برخورد نکردید. بنابراین راجع به ظهور امام زمان(ع) هم هیچ کس چیز قطعی نمیداند اما علائمی در روایات ذکر میشود، علائم نزدیک، علائم دور، علائم قطعی، علائم غیر قطعی داریم و یک علائمی که بخشی از آن مبهم است و بخشی به نظر میرسد خیلی واضح است! بخشی از آن زمان ندارد، بخشی از آن معلوم نیست استعاره و مجازگویی و کنایه است یا دارد واقعاً به یک چیزی اشاره میکند؟ بعضیهایش خیلی مفهوم و روشن است و بعضیهایش برای ما روشن نیست. بعضیهایش قبلاً روشن نبوده ولی الآن روشن است. مثلاً از پیامبر(ص) و از اهل بیت(ع) میپرسند که چگونه مهدی بر کل جهان حکومت میکند در حالی که ایشان بالاخره یا شرق است یا غرب است، ایشان میفرمایند در زمان مهدی(ع)، مهدی در شرق عالم سخن میگوید در غرب عالم میبینند و میشنوند در غرب حرف میزند در شرق میشنوند. خب آنجا شاید خیلیها حمل بر این کردند که این به عنوان اعجاز و کرامت میشود. هنوز هم ممکن است باشد ولی الآن به روش طبیعی هم برای ما مفهومتر است با این رسانهها الآن همه میتوانند این کار را بکنند. در آن زمان میپرسد یاران مهدی(ع) چون حلقه اول فرماندهی، قرارگاه مرکزی و فرماندهی 313 نفر هستند در روایات آمده حلقه دوم 10 هزار نفر هستند و حلقههای این انقلاب کل جهان را فرا میگیرد و بعد یک حکومت واحد جهانی ایجاد میشود و بین حلقه اول هم ذکر شده که 50 زن در قرارگاه فرماندهی و مرکزی امام زمان(ع) هستند، حالا آیا جزو همین 313 نفر هستند یا غیر از این 313 نفر، 50 زن هم هستند، اینها هم جزو اصحاب خاص و حلقه اول هستند.
خب این مباحث و بحثها هست و بعضیها آمدند به همین عدد و مشخصات و سال فلان و علائم چسبیدند و میخواهند همینطوری یک جوری ظهور را که برای هیچ کس معلوم و قطعی نیست که چه زمانی است میخواهند قطعی کنند! اولاً اصل این کار، ما چنین فرمانی نداریم. این را بدانید هیچ توصیهای از طرف پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) به ما نشده که مدام بنشینیم محاسبه کنیم جدول لگاریتم تشکیل بدهیم و تاریخ ظهور را پیدا کنیم! اصلاً چنین وظیفهای نداریم ضمن این که چنین توانی هم نداریم. ضمن این که این کار ممنوع شده است چون از توی آن حقهبازی و کلاهبرداری بیرون میآید. مهدیهای قلابی بیرون میآید یا وقتی میگویند فلان تاریخ، پشت آن میبینند نشد پشت آن یک یأس میآید حتی شک میآید که کلاً نکند سرکاری است و اصلاً مهدی نیست! اینهایی که خیلی مشخص میگویند مهدی اینجا میآید بعد فکر نمیکند آن روز میرسد فردایش میخواهی چه بگویی؟ تعیین شاخص و مصداق نیست. اما باید امید داشت. یعنی این مشخصاتی که در روایات اسلامی، شیعه و سنی و مسیحی آمده است، آدم خیلیهایش را میبیند که الآن دارد اتفاق میافتد ولی اینها تخمین و امید است. الآن خیلیها تطبیق میدهند من یادم هست انقلاب که شروع شد مشهد شهید هاشمینژاد و آقای طبسی، آقای مهامی و رهبری، جلسهای بود که پدر من بود. یادم هست که یکی از این روایات را خواندند که «رجلٌ مِن اهل قم» مردی از قم در آخرالزمان قبل از ظهور قیام خواهد کرد که... و یاران او «کزُبُر الحدید» مثل پارههای فولاد محکم هستند شکست و ضربه زیاد میخورند اما هرگز تسلیم نمیشوند و ادامه میدهند و جلو میروند، تا به ظهور متصل میشود. اینها مقدمه ظهور است. یا صحبت از خراسان و پرچمهای سیاه خراسانی که «فی آیاتهم القوّه» یادم هست این را دو جور بحث میکردند. فی آیاتهم القوه، یعنی در پرچمهایشان نیرو و قوّت است. بعضی میگفتند یعنی این پرچمها علامت قدرت است هرجا میرود اینها جلو میروند و پیشروی میکنند. خب از همان موقع میگفتند که انقلاب دارد جلو میرود و الآن هم هرجا شما بروید میبینید از یمن، سوریه، عراق، فلسطین، غزه، شبه جزیره هند، هرجا میروید این پرچم همینطور دارد جلو میرود. بعدها که بعد از چندماه پس از پیروزی انقلاب سپاه تأسیس شد، که در آرم سپاه نوشته که «وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ...» (انفال/ 60)؛ پرچم فی آیاتهم القوه، همین کلمه قوت است که شاید بخشی از آن هم انشاءالله درست باشد. یادم هست که از مرحوم آیتالله بهجت نقل میکردند که ایشان گفته جوانها که هیچی، اما پیرها هم ممکن است ببینیم. آیا ایشان داشته رجائاً میگفته که انشاءالله ببینیم یا دارد خبر میدهد که میبینید. بعد هم این آقای مرحوم مولوی از افغانستان بود در مشهد بود عالم اهل نفس و اهل معنایی بود که به رحمت خدا رفت. زمان جنگ اول خلیج فارس که بین صدام بود، کویت حمله کرده بود در جلسهای که در همین مشهد خدمت ایشان رسیدیم گفت که به نظر من قضایا همین است، بعد رجبیون که در روایات دارد چیز میشوند همین ماه رجب میشود. روایات مَلاهم و علائم آخرالزمان و یا علائم قیام، دلیل قطعی بر این که الآن ظهور میشود، بعضیها گفتند ظهور صغری اصغر شروع شده است. ما روایت داریم از همین انقلاب که شروع تا همین الآن خیلی روایات را میتوانیم پیدا کنیم که به همین وضعیت الآن صدق میکند. اتفاقات یمن، اتفاقات شام، عراق، سوریه، یکی میگفت به آقای بهجت گفتیم آقا علائم خیلی زیاد شده، گفت هنوز نه، منتظر یمن باشید. آن موقع اصلاً این کارهای یمن نشده بود که یک مرتبه این قیام عظیم در یمن، الآن ارتش آمریکا، انگلیس، فرانسه، حالا غیر از امارات، همه اینها در یمن وارد عمل شدند و نتوانستند کاری بکنند الآن چند سال است. با این که شما میدانید مظلومین یمن، یک میلیون نفر آنجا وبا گرفتند هزاران کودک از گرسنگی از دنیا رفته، ولی اینها دارند مقاومت میکنند. چند ماه است اینها را میخواهند یک بندر الحدیده را از اینها بگیرند نمیتوانند. چند هزارتا بچه مسلمان شافعی و زیدی دارند آنجا مبارزه میکنند. قضیهای که در روایت دارد شما از ایران، از خراسان حرکت میکنند با عراق متحد میشوند به سمت فلسطین میروند خب خیلی از این اتفاقات را آدم احساس میکند خیلی شبیه بعضی از روایات است. من اهل اینطور چیزها نیستم یعنی مبنای کار را بر این اساس نباید گذاشت ولی واقعاً آدم وسوسه میشود و دلائل زیادی دارد که آدم بگوید انشاءالله نزدیک هستیم. منتهی در روایات اهل بیت(ع) تصریح کردند که هرگز تاریخ تعیین نکنید. هیچی نمیدانید! امید کاذب ایجاد نکنید بعد یأسهای واقعی بوجود میآید. مهدیهای قلابی بوجود میآید. همین الآن شما میدانید ما چندتا مهدی در زندان داریم؟! الآن حضرت خضر زندان است، یکی دوتا عیسی مسیح زندان داریم. زن امام زمان الآن زندان است میگفت من خانم امام زمان هستم، هر چیزی دارید بگویید من بروم به آقایمان بگویم باز خبرش را میآورد! فقط هم شیعه نیست ما الآن در اهل سنت چندتا مهدی داریم، در مصر مهدی ظهور کرده، در عراق داریم، در شام هست، در اروپا دو- سهتا مهدی اروپایی داریم. البته میدانید که حضرت مهدی(عج) نیمی غربی و نیمی اروپایی و نیمه شرقی است. مادر ایشان جناب نرگس – نرجس- در زبان خود رومی و یونانی نارسیس است. این هم اسم واقعی ایشان نبوده، میدانید که یکی از شاهزادههای امپراطوری روم است، ملیکه، ملیکا، شاهزاده است. خوابهایی میبیند، خواب پیامبر(ص) که پیامبر با 12 نفر که اهل بیت هستند آمدند ایشان را از حضرت مسیح(ع) خواستگاری کنند با 12 نفر که حواریون حضرت عیسی هستند، ایشان خواب میبیند. ایشان چهره امام حسن عسگری را در خواب میبیند. شاهزاده امپراطوری روم است. روم و مسلمانها زمان بنیعباس با هم جنگ داشتند. ایشان خواب میبیند. نقل شده که حضرت زهرا(س) را خواب میبیند در یکی از این نبردها که امپراطور روم هم میآید و رومیها از مسلمین شکست میخورند در خواب به ایشان میگویند شما در این نبرد با سپاه روم بیا، و میآید، سپاه روم شکست میخورد، ایشان اسیر میشود. بعضیها گفتند خودش، خودش را به اردوگاه مسلمانها میرساند که اسیر شود چون میخواسته طبق این خواب و رؤیاهایی که دیده برسد. و آن ماجرایی که من نمیخواهم وارد آن بشوم، آنجا خودش را نارسیس معرفی میکند نرجس، نرگس. که اسم رومی – یونانی است، اسم رومی است که منتهی برای طبقات پایین بوده است. این اسم را میگذارد که کسی نشناسد این شاهزاده است. مادر امام زمان(ع) رومی و اروپایی است، پدر ایشان شرقی است و مادرشان غربی است. نیمی شرقی و نیمی غربی. شاید این هم یک حکمتی دارد که فردا که ایشان قیام میکند غرب و شرق عالم هر دو بگویند ایشان از ماست و نقل شده که مادر ایشان از نسل حواریون حضرت عیسی(ع) شمعون است. اینها جزو حواریون حضرت عیسی(ع) هستند. وقتی که جناب نارسیس یا نرگس اسیر میشود و جزو کنیزان میآورند از آن طرف در آن شهر امام هادی(ع) به رومی نامه مینویسند، خط رومی، به یکی از یارانشان میدهند و میگوید کشتی اسرا دارد میآید یک کشتی دارد میآید با این مشخصات، بروید توی کشتی بین اسرا، یک خانمی است که این مشخصات را دارد و کاملاً پوشیده است اجازه نمیدهد به او دست بزنند و با شخصیت است و این مشخصات را دارد شما فقط خودت را به ایشان برسان و این نامه را به ایشان بده بخواند بعد ببین چه میگوید؟ اگر تأیید کرد، قبول کرد، ایشان را به هر قیمتی که شده از حکومت، از ارتش بخر و بیاور. خیلی جالب است که امام هادی(ع) نامه را به خط و زبان رومی خطاب به ایشان مینویسند که بانوی محترم شما فلان و... آن خوابهایی که دیدید ما هستیم. او میآید بین اسرا ایشان را پیدا میکند و میگوید تا نامه را دادم، نامه را که خواند بوسید و گریه کرد و بعد گفت که من این دستخط را میشناسم! بعد میگوید آنجا نمیگذاشت که ایشان این ارتشیها که این اسرا را میفروختند به او دست بزنند. خیلی محکم گرچه بین طبقات پایین و بردهها بود. خلاصه وقتی که میآورند ایشان امام حسن عسگری را که میبیند میگوید من چهره شما را در خواب دیدم. که امام هادی(ع) میگویند شما کنیز نیستی آزاد هستی، اگر میخواهید شما را یک جوری به روم برمیگردانیم و اگر هم نه، پیشنهاد ازدواج شما با ایشان را داریم. ایشان هم میگوید نه کجا برگردم؟ من آمدم که با ایشان ازدواج کنم. کجا برگردم؟ آن وقت آنجا دارد که ایشان به حکیمه خواهرشان معرفی میکنند و میگویند خواهر آن خانمی که من مدتهاست و بارهاست از ایشان صحبت کردم ایشان هستند. گفتند که اسلام را به شما معرفی میکنم. حکیمه خواهر من و تصمیم با شماست. چند جلسه حکیمه با نرگس صحبت میکند که توضیح بدهد اسلام چیست؟ بعد ایشان میگوید که من مسلمان میشوم. مسلمان میشوند و این ازدواج و آن قضایا اتفاق میافتد.
همینطوری که راجع به گذشته روایاتی داریم البته در روایات اختلاف هم هست، اما در روایاتی که راجع به آینده است عرض کردیم یک چنین تعبیراتی هست. حالا من بیشتر از این صحبت نکنم ما انشاءالله امیدوار هستیم این اتفاقاتی که دارد میافتد طبق مَلاهم باشد. از پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) پرسیدند اگر ما امام زمان را جهاد و شهادت در رکاب امام زمان برای عدالت، برای کل بشر، اگر ارزش آن اینقدر زیاد است که ما قبل از ایشان از دنیا رفتیم نبودیم، خب این توفیق از دست میرود. فرمودند که نه؛ شما در عصر غیبت، در مسیر ایشان باشید، در مسیر توحید و عدالت باشید گویی که ایشان هست، اینطوری عمل کن، شما جزو سربازان خاص امام زمان هستید. «لمن استشهد فی فسطاته» مثل کسی که در خیمه فرماندهی امام زمان جلوی چشم امام زمان شهید بشود. اینهایی که در عصر غیبت درست زندگی میکنند و به وظایفشان عمل میکنند. پیامبر(ص) با اصحابشان نشسته بودند «أین إخوانی؟» برادران من کجایند؟ یکی از اصحاب گفت آقا مگر ما برادران شما نیستیم؟ اینجا هستند. فرمودند شما اصحاب من هستید. برادرانم کسانی هستند که هر کدام ارزش ایمانشان با 50 نفر از شما مساوی است. گفتند آنها چه کسانی هستند؟ فرمودند آنهایی که من را ندیده به من ایمان میآورند. در عصر غیبت، طوری در صحنه میایستند که انگار مثل شما من را دیدند و با ما بودند، یک چنین ایمانهای محکمی دارند در عصر غیبت که فضا به سمت فساد و بیعدالتی و شک و بیایمانی است اینها چنان محکم و پاک در عصر غیبت هستند که انگار با ما هستند آنها برادران من هستند. دورهای که حفظ ایمان مثل نگه داشتن آتش کف دست سخت است. دورهای که صبح مردم مؤمن هستند و شب کافر هستند. شب مؤمن هستند و صبح کافر هستند. حفظ ایمان خیلی سخت است. در آن دوره مردان و زنانی خواهند بود که در عصر غیبت اینها مثل عصر ظهور هستند و مثل این که الآن هستند اینطور محکم و پاک. آنها برادران من هستند که یکی از آنها مساوی 50 نفر از شما هستند.
پس ببینید در عصر غیبت سالم ماندن و درست عمل کردن خیلی ارزش دارد حتی ممکن است ارزش آن از جهاد در رکاب حضرت مهدی کمتر نباشد. دنبال وظیفه باشیم نه دنبال این که چه کسی اول آقا را دید؟ تو چند بار دیدی؟ ما چند بار دیدیم؟ اول ما آقا را دیدیم. اصلاً آنهایی که زمان پیامبر(ص) و امامان بودند همهشان امام معصوم را دیدند. ایشان یک روح سرگردان! اینطوری نیست. مسیحی انکار کند، شما که میگویید حضرت عیسی الآن دو هزار و چند سالشان است؟ دو هزارش میشود هزارش نمیشود؟! اکثر برادران اهل سنت میگویند مهدی به دنیا نیامده و بعضیهایشان هم عقیده شیعه را دارند که به دنیا آمده. ولی اکثرشان میگویند نه به دنیا نیامده، مگر میشود یک کسی هزار سال عمر کند؟ از نسل علی و فاطمه هم هست. جالب است تأکید دارند که دجّال در تمام این مدت بوده و زنده است. دجّال هزار سال میتواند عمر کند مهدی نمیتواند؟ خب دجّال خیلی وقت ما را گرفت من اصلاً نمیخواستم راجع به دجّال صحبت کنم. بحث دشمنشناسی و تعریف دشمن است.
آن دوتا فکر که آیا دجّال شخص است یا اشخاص هستند یا اصلاً اسم نیست صفت است؟ هر کدام دلایلی هم به نفع خودشان دارند. ما روایت داریم که اصلاً تا 60 تا، 30 تا دجّال هست که اگر این باشد دجّال صفت است اسم نیست. اگر بگوییم شخص خاص با این صفات است که چشمش فلان است که در روایات ما خیلی تأکیدی نشده، عرض کردم که جنبه سمبلیک آن هست این که مکه و مدینه همه جا اینها قبل از ظهور مسلط میشوند هست این که دجّال یک شخص است ریشه آن هم خراسانی است همینطور که در روایات داریم که خراسانیها از معدن طلا و نقره بالاتر هستند. راجع به طالقان، راجع به خراسان و یک جاهایی در ایران ذکر شده که انسانهای خیلی بزرگی هستند که جزو اصحاب حضرت مهدی هستند. به نظرم نباید خیلی مسائل را به اینطور روایات گره زد که نه سند آن قوی و قطعی است و نه منظور از روایات خیلی شفاف است. احتمالات مختلفی در آن وجود دارد و عرض کردم کلمه دجّال قبل از اسلام چندین بار در انجیل به کار رفته است. بعضی گفتهاند که دجّال همان سفیانی است. و از این قبیل.
ما به جای این که راجع به این بحث کنیم عرض کردم موضوع دجّال بیشتر در روایت اهل سنت است مثلاً جناب "احمد حنبل" احادیثی در این باب نقل میکند. "ترمذی" در «مسند» خود روایاتی در این باب نقل کرده است. "ابنماجه" در «سنن» و همینطور در «صحیح» "مسلم" و همینطور در «نهایه» "ابناثیر" روایات مختلف گفته شده است. بعضی از روایات در مورد دجّال از "عبداللهبنعمر" نقل شده، بعضیها از "ابنسعید" و بعضی از "جابربنعبدالله" نقل شده است. "شیخ صدوق"، محدث بزرگ شیعه میگوید که - همین نکتهای که عرض کردم – میگوید جالب است راجع به دجّال و این که او زنده هست و هست و خیلی عمر طولانی دارد و در آخرالزمان خروج میکند در مورد دجال باور میکنند در مورد مهدی باور نمیکنند که ایشان هزار سال و خوردهای عمر کند. چطور آن میشود ولی این نمیشود؟ حالا دنبال این که سفیانی کیست نمیدانیم! بعضیها میگویند سفیانی اهل سوریه است و فلانی است. سفیانی عراقی است زمان جنگ میگفتند صدام سفیانی است. سفیانی کیست؟ هرکس میخواهد باشد. دجال یک نفر است؟ چند نفر است؟ منظور از دجال همین استکبار است؟ همین رسانههای صهیونیستی هستند یا نه یک شخص هستند؟ ما چه تأثیر و دخالتی داریم؟ مهم این است که در عصر غیبت منتظر و امیدوار باشیم هرگز یأس و شک سراغ ما نیاید و بگوییم تا قبل از ایشان بیایند ما به وظایفمان عمل میکنیم و وظایف ما هم همان وظایفی است که مهدی دارد منتهی ایشان در سطح جهان موفق میشود ما چنین قدرتی نداریم ما در حد توانمان در جهت توحید و عدالت تلاش میکنیم. آنقدر مهدوی زندگی کردیم و مهدوی از دنیا رفتهایم. زمانی که دجال میآید – دشمنشناسی- مهمتر از این که دجال و سفیانی کرد اتفاقات انسانی است که در جوامع بشری و در جوامع اسلامی میافتد.
صعصعة بن صوحان از یاران امیرالمؤمنین(ع) بود میگفت آقا این دجال چه زمانی میآید؟ به جای این که بگویند دجال اینطوری است قیافهاش فلان است، در تاریخ فلان میآید، گفتند مسئله اصلی آن نشانهها و آن وضعیتی که بشر به آن موقعیت به آن وضعیت درمیآید مهم است. اینهایی که میگویم به خاطر بسپار. اینها جزو علائم قبل از ظهور است. قبل از ظهور یعنی چسبیده به ظهور؟ یا قبل از ظهور یعنی اینها قبل از ظهور اتفاق میافتد ولی ممکن است فاصله اینها تا ظهور باز چند قرن باشد. فرمودند امیرالمؤمنین آن چیزی که تأسفانگیز است و ما را داغ میکند این که در همه جهان حتی در جهان اسلام جامعه بشری منحط میشود و انحطاط اخلاقی، انحطاط حقوقی، فاصله از توحید و عدالت آن خطرناک است. این که دجال کیست و چه شکلی است اینها مهم نیست. مهم این است که سقوط بشر و سقوط جامعه انسانی و اسلامی به چه حدی میرسد؟ مسلمین در آن دورانها از اسلام چقدر فاصله میگیرند؟ چه چیزهایی هستند؟ میگویند:
1-آنها در آن دوره یک عدهایشان نماز نمیخوانند. مسلمان بینماز. یک عدهای هم که نماز میخوانند اغلب اینها نماز فاقد معنویت، نماز بدون روح میخوانند. آن دوران یا یک عدهای نماز نمیخوانند و عدهای هم که میخوانند یک مقدار عربی بلغور میکنند که تکلیف ساقط شده باشد و فقط خم و راست میشوند! نماز معنوی در جامعه اسلامی بسیار کم میشود. این یک سقوط، یعنی فاصله مسلمانها از خداوند فاصله معنوی میگیرند ولی ظاهرا هم مسلمان هستند.
2- به پوسته احکام قناعت میکنند – اینها سخنان امیرالمؤمنین است دقت کنید – یعنی همان متدینینشان احکام را انجام میدهند، حج میرود، روزه میگیرد ولی پوستهاش را انجام میدهد روح این عبادات که اخلاص و تقوا و رشد معنوی هست ظاهر احکام هست ولی باطن آن ضعیف است.
3- امانت و امانتداری به شدت ضعیف می شود یک جوری میشود که خیلی کم به هم اعتماد میکنند. به اعتماد همدیگر خیانت میکنند. پولی، امکاناتی، اطلاعاتی، خبری چیزی در اختیارش بگذارند نگه نمیدارد امانت ضعیف میشود یعنی جامعه اسلامی از اسلام اینقدر فاصله میگیرد. هم مسجد میآیند و هم جشن نیمه شعبان میگیرند و هم به امانتی که پیش همدیگر دارند خیانت میکنند. کلاه همدیگر را برمیدارند. در مسجد کنار هم در صف نماز میخوانند. تقبلالله میگویند بعد توی بازار همینها پوست همدیگر را میکَنند. به همدیگر دروغ میگویند. گرانفروشی میکنند چک بیمحل میدهند.
4- دروغ توجیه و عادی میشود! اینقدر به هم دروغ میگویند که باید بگردی آدم راستگو پیدا کنی. اینقدر سقوط! در جامعه بشری صداقت ضعیف میشود و حتی جوامع اسلامی. یعنی همینطور عادی هم که مینشینند نه شوخی، همینطور جدی هم که با هم حرف میزنند دروغ میگویند.
5- ربا را مشروع میکنند! توجیه میکنند! در بازار عادی هم این میگوید به من قرض میدهی؟ میگوید بله ولی به شرط این که اینقدر به من پس بدهی. ولی یک اسم دیگر روی آن میگذارند. الآن کلاً اقتصاد جهان ربوی است. اینها خصوصیاتی است که امیرالمؤمنین(ع) میگویند اینها علائم ظهور دجال است. بعضیها میگویند شاید همینها دجال است. دجال یعنی همین دجال صفتی. کلاهبرداری. حقهبازی. چون دجال یعنی کلاهبردار. شاید همینهاست نه این که شخص خاصی باشد. منافات هم ندارد که شخص خاصی بیاید ولیکن اینها آثار همان است. اینها موفقیتهای دجال است. اگر میخواهید بفهمید دجال چه زمانی آمده؟ ببین این صفات چقدر رایج است؛ وقتی این صفات بین مسلمین رایج شده یعنی دجال آمده یا به زودی میآید که تیر خلاص را بزند.
6- دیگر چی؟ رشوه میدهند و به راحتی میگیرند بدون این که خجالت بکشند. دین را به دنیا میفروشند همهشان ظاهر دینی و ادبیات دینی, صبحکمالله و مساءکمالله – از همین چیزهایی که بعضیها بلد هستند – زیارت قبول! دیدید عید و عزاها چقدر بعضیها از این چیزها به هم پیامک میزنند؟ عید قربان، عید غدیر، عید فطر، یک میلیارد پیامک! اگر ما این همه آدمهای متدین در ایران داشته باشیم پس این همه مشکلات چیست؟ تبریک عرض میکنم. تقبلالله! انشاءالله خدا چه کارتان فلان کند! ولی همان لحظه دارد او را تیغ میزند! او کلاه این را برمیدارد و این هم کلاه او را. اگر واقعاً ما اینقدر متدین بودیم این همه دعوا و طلاق و اعتیاد و قاچاق و چک بیمحل برای چیست؟ در عاشورا در ایران یک نفر را دیدید که لباس سیاه نپوشد؟ مگر یک ملت دیگر از مریخ میآید این کارها را میکند؟ امیرالمؤمنین(ع) فرمودند دین به دنیا فروش هستند. میفهمند دین این است و دنیا این طرف است، منافعشان این است. دینشان را بخاطر پول و شهوت و قدرت کنار میگذارند در عین حال باز هم مذهبی هستند.
7- آدمهای احمق را سر کارها میگذارند. ببینید جامعه دینی چه جامعهای است همه اینها ضد جامعه دینی است. افراد سفیه، کم خرد.
8- روابط خویشاوندی خیلی ضعیف میشود. قطع رحم. دیگر فامیل با فامیل رابطه ندارند الآن همینطور شده اصلاً نمیدانیم کی کیست! پیامبر(ص) میفرماید تا 40 خانه از هر طرف همسایهتان است شب سیر نخوابید مگر مطمئن باشید همسایههایتان سیر هستند. 40تا از 4 طرف، 4*4 تا 16تا. حالا که آپارتمان است 40تا هم اینطوری. یعنی در جامعه دینی هیچ خانوادهای نباید شب بخوابد الا این که بدانید خانواده اطرافش همه سیر هستند کسی مشکلی ندارد و الا مسلمان نیست. خب سابقاً تا همسایه دوتا کوچه آن طرفتر را هم میشناختند. مثلاً من یادم هست بچه بودیم میدانستیم فلانی سهتا کوچه پایینتر است. الآن همسایهمان را ببینیم نمیشناسیم. در حالی که پیامبر(ص) میفرماید همسایه بر همسایه اینقدر حق دارد که من شب معراج فکر کردم که همسایه از همسایه ارث میبرد. اینطور باید همه با هم شبکه باشند. سابقاً اینطوری بود در بعضی از روستاها هم بود حالا دیگر شهر و روستا نداریم. اگر برای شما مهمان میآمد نبودید میگفت بیایید منزل ما تا همسایه بیاید رفته جایی کار دارد! ناهارش را میداد و پذیرایی میکرد انگار فامیل خودش است یا مثلاً میدید غذا ندارد بدون این که به همسایه بگوید میرفت سر دیگ او غذای او را برای میهمانانش به خانهاش میآورد او هم میآمد میدید غذایش نیست میگفت حتماً یکی از همسایهها برده خودش نان و پنیر میخورد. واقعاً اینطوری بودند در شهرستانها هم اینطوری بود. ما همین مشهد بچه بودم یادم هست که سابقاً رسم بود که همسایهها میآمدند زنها کنار مینشستند مردها هم خسته شب توی مسجد یا صبح در میدون یا کنار کوچه، پارک که نبود با همدیگر مینشستند صحبت میکردند و احوالپرسی میکردند که مشکلت چیست و... حضرت امیر(ع) فرمودند اینقدر از همدیگر فاصله میگیرند و روابط خویشاوندی قطع میشود و همسایهها همدیگر را نمیشناسند و همه دنبال منافع شخصی خودشان هستند. هوای دل خود.
9- جان انسان ارزان میشود! کشتن آدم برایشان یک چیز عادی میشود قتل انسان یک گناه کبیره است جهنم ابدی میآورد. بزرگترین گناه است. دورهای میشود که خون انسان ارزان میشود و کشتن انسان جزو چیزهای عادی روزمره میشود. الآن در فیلمهای سینمایی اگر 7-8 تا چشم درنیاورند به آنها نمیچسبد! باید آرتیست فیلم 30- 40 نفر را باید بکشد، دست قطع کند، کله بپراند بعد تازه که زنها هم قاطی شدند برای این که حقوق زن حفظ بشود حالا زنها جلاد توی فیلمها میآیند. مثلاً میبینید زن 6 نفر را کور میکند و زنده زنده آتش میزند که یک وقت خدای نکرده زنان از مردان در وحشیگری عقب نمانند! حقوق زن رعایت بشود! خب الآن اینطوری شده است. دین صحنه قتل، جزو تفریحات بشر شده است. فیلمی که اسم آن را اکشن گذاشتیم از دیدن قتل لذت میبریم. بازی کامپیوتری بچهها را هم باید ببینید در آن چندتا آدم بیشتر کشتی! تو بیشتر کشتی امتیاز گرفتی یا نه؟ یک وقت داشتم توی خیابان با ماشین میرفتیم بعد سه – چهار نفر آمدند خیلی سریع از خیابان رد شوند کسی که با هم بودیم داشتیم توی ماشین میرفتیم گفت شیطونه میگوید الآن سهتاییشان را با هم زیر کنم چون این الآن سهتا امتیاز دارد! آن کسی که آن طرف است امتیازش بیشتر است! شوخی و تفریح میشود. امیرالمؤمنین(ع) فرمودند اگر دیدید جان انسان ارزان شد و کشتن انسان جزو تفریحات عادی شد اینها یعنی زندگی بیارزش شده است. ارزش حیات، اینها جزو علائم ظلم جهانی است. دجالصفتی است.
10- بردباری ناتوانی دانسته میشود. یعنی عادت میشود که تا هرکسی به ما یک چیزی گفت و کاری کرد ما باید سریع و بیرحمانه جواب او را بدهیم و لت و پارش کنیم. گذشت. من خودم اینطوری هستم من تصور این که یک کسی به من فحش بدهد من بایستم او را نگاه کنم و او را ببخشم ندارم! یعنی اگر یک کسی یکی زد باید دوتا بخورد! آن وقت امام معصوم(ع) میگوید اگر کسی به من فحش بدهد بیاید توی این گوش بگوید من نبودم یک جور عذرخواهی است من قبول میکنم. این که حضرت عیسی(ع) گفتند اگر توی گوش تو زدند بعد آن طرف صورتت را بگیر بگو حالا این طرف را بزن این حرف درست است. منتهی در مسائل شخصی. در مسائل شخصی پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و اهل بیت(ع) هم همینطور بودند. به پیامبر(ص) سنگ میزدند خونین و مالین بود بعد زیر لب داشت چیزی میگفت. یکی از مشرکین گفت یا دارد به ما فحش میدهد یا دارد ما را نفرین میکند. آمدم جلو سنگ بعدی را بزنم دیدم دارد میگوید که «ربّ اغفر لقومی إنّهم لایعلمون». خدایا مردم من را ببخش. اینها نمیدانند متوجه نیستند. دوست را با دشمن عوضی گرفتند. میگوید دیدم دارد ما را دعا میکند. دستم لرزید که سنگ بعدی را بزنم. ما داریم او را میزنیم سرش را شکستیم پاهایش پر از خون است مدام به او میگوییم دیوانه (همان اوایل دعوت) ولی او دارد میگوید «اللهم ارحم قومی اللهم اغفر لقومی إنّهم لایعلمون» خدایا این مردم را ببخش. من بخشیدم تو ببخش. اینها نمیدانند. نمیدانند من چه میگویم نمیفهمند. بله در مسائل شخصی گفتند مؤمن کسی است که اگر یک آدم احمقی تو گوش او زد زود انتقام نگیرد ببخشد و فراموش کند. اما بعضیها این روایت را در مسائل سیاسی و ظلم اجتماعی آوردند که اگر آمریکا توی سرت زد بگو آقا بیزحمت یکی دیگر هم بزن! اینجا حرام و ظلمپذیریا ست. بله بعضیها گفتند این که حضرت عیسی گفته اگر توی گوش تو زدند بگو توی این یکی هم بزن، این روایت جعلی است! من میگویم شاید جعلی هم نیست چون ما روایات اسلامی هم در این باب داریم آن در مسائل شخصی است. آنهایی که اهل تحمل و مدارا هستند زود انتقام نمیگیرند و میبخشند این را آن زمان به جای این که بگویند عجب انسانهای باگذشت و با سعه صدر است و چقدر بزرگوار است! میگویند بیچاره انتقام نگرفت. عاجز است، ضعیف است، فکر میکنند این از سر ضعف بخشیده است! ببخش ضدارزش میشود، زبونی و پستی میشود در حالی که اسلام میگوید صدتا میبینی ببخش، ندیده بگیر به رو هم نیاور. در خصلتهای رسول خدا(ص) آمده است که اگر یک کسی یک جنایت و نامردی در حق ایشان میکرد بعداً میآمد معذرتخواهی کند پیامبر(ص) خودش را به آن راه میزد که برای چی معذرتخواهی میکنی؟ بحث را منحرف میکرد که طرف شرمنده نشود و معذرتخواهی نکند!
11- بیدادگری باعث افتخار دانسته میشود یعنی هرکس ظالمتر و گردنکلفتتر و لاتتر و نامردتر است میگویند این آرتیست و قهرمان است! این هنرمند است! باریکالله عجب! دیدید چطور کلاه برداشت! هرکس کمتر کار میکند و بیشتر میخورد میگویند این خیلی زرنگ است. هرکس کار بیشتر میکند و خدمت میکند و کمتر مصرف میکند میگویند این احمق است. این کارهایی که ماها میکنیم همینهاست. کمکم میترسم که معلوم شود دجال خود ماها هستیم! مدام میگوییم مهدی بیا مهدی بیا دجال هم هستیم. دیدید یک جوری بعضیها میگویند آقا بیا انگار از امام زمان طلب دارند. آقا دیگر برای چی نمیآیی؟ کجایی آقا؟ پس کی میآیی؟ این همه بدبختی را نمیبینی؟ و... تو وظیفه خودت را انجام بده تو داری برای امام زمان وظیفه تعریف میکنی؟ دارد میگوید امام زمان تو وظیفهات هست که بیایی ولی متوجه نیستی! و الا تو که الآن باید بیایی برای چه نیامدی؟ دقیقاً همین را دارند میگویند. یا الآن بیا به درد من بخور و الا دیگر نمیخواهم بیایی! بله یک وقت میخواهید روح انتظار را تقویت کنی که این مهدی بیا مهدی بیا آقا بیا میخواهیم روح انتظار برقرار شود این خوب است. ولی امید کاذب و بهانه برای تنبلی و مفتخوری که مهدی بیا کارها را خودت درست کن ما که دیگر اهلش نیستیم خودت بیا! این آقا بیاهایی که این تیپهای شیعههای لندنی میگویند، میگویند که آقا قبل از ظهور بیایند شما وظیفهای ندارید که امر به معروف، نهی از منکر، مبارزه با ظلم، خدمت به خلق،تلاش در جهت عدالت اینها وظیفه شما نیست؟ نه آقا آقا باید بیایند معصوم، غیر معصوم... ما چه کار کنیم؟ آقا خودشان بیایند درست کنند آقا بیا آقا بیا! خب آقا نیامده تو برای چه ربا میخوری؟ تو برای چه حق همسایهات را میخوری و برای چه این کارها را میکنی؟ آقا نیامده تو باید هر غلطی بکنی؟ یا هیچ کاری نمیکنی آقا بیاید که تو روزهات را بگیری و بروی سر کارت و برگردی؟ همین که خودت حرام نخوری کافی است؟ هرچه میگویند قبل از آقا به صحنه بیایید میگویند نه، آقا باید بیایند درست کنند. بله آقا باید بیاید درست کند ولی تو هم در حد توانت باید بیایی درست کنی. وظیفه داری. بیوظیفه نیستی. بعد یادتان باشد آقا که بیایند اینها میگویند خب خود آقا آمدند دیگه! دیگه وقتی خود آقا تشریف آمدند ما در محضر آقا چه غلطی بکنیم؟ جسارت کنیم؟ باز میرود چلوکبابش را میخورد! اینها اینطوری هستند. قبل از این که آقا بیاید اینها وظیفه ندارند بعد از این که آقا بیایند اینها وظیفه ندارند فقط آقا وظیفه دارد. این حواستان با شد. اینهایی که زمان جنگ و انقلاب به جبهه رفتند اگر آقا بیایند اینها میآیند. آنهایی که نرفتند آقا هم بیاید نمیروند. یادتان باشد. اینهایی که زمان انقلاب و جنگ، مادری که 4تا بچهاش را فرستاد اگر زمان حسین(ع) در کربلا بود امالبنین میشد میفرستاد. اینهایی که نفرستادند زمان امام حسین(ع) هم بودند نمیفرستادند چون صدهزارتا شیعه بود فقط 70 نفر رفتند. شیعه قالتاق! مسلمین قالتاق بودند. اگر قالتاق نبودند حسین را با 70 نفر تنها نمیگذاشتند. شما فکر نکنید مردم بیدین بودند. وقتی که سیدالشهداء(ع) کربلا میروند میگویند آقا نروید میدانید که اینها وحشی هستند یزید و بنیامیه شما را میکشند حیف این چهره شما نیست؟ بعد امام حسین(ع) خیلی خوش تیپ بود گفت آقا محاسنتان را رنگ کردید چقدر قشنگ. فرمودند بله رنگ کردم ولی الآن موضوع بحث ما رنگ ریش من نبود. رنگ محاسن نبود. با ما بیا. گفت آقا مگر شما نمیدانید این شکست قطعی است؟ من دارم به شما میگویم نروید شما به من میگویید بیا؟ من به شما میگویم نروید حیف است. دختران شما اسیر میشوند شما کشته میشوید، اینها یک مشت وحشی هستند. امام حسین(ع) میروند شهید میشوند. سال بعد میگوید در حج بود چون ایشان همیشه مجاور بود و گفت من تا آخر عمر همیشه همجوار خانه بود و دائمالذکر بود. با علیبنابیطالب هم بیعت نکرد با یزید هم بیعت نکرد بعد ترسید فشار آوردند آن وقت بیعت کرد. دید حسین(ع) را کشتند و عبداللهبنزبیر هم اینطوری. ایشان هم بیعت کرد که شنیدم پیامبر(ص) فرمودند هرکس به امام زمان خودش بیعت نکند مرگ او مرگ جاهلیت است زودتر آمدم بیعت کنم که نکند امشب به مرگ جاهلی بمیرم. خب ایشان میدانست ولی حالا... بعد میگوید سال بعد همین کوفیان و مسلمانها آمده بودند آنجا. من مشغول طواف بودم یکی از اینها آمد گفت آقا مسئلهٌ! حکم شرعی؟ روی احرام من اینقدر خون پشه است از نظر شرعی چه میشود؟ میگوید به او گفتم خاک بر سرت و بر سر همهتان پارسال این موقع پسر پیامبر خدا را کشتید حالا آمدید از طهارت نجاست خون پشه از من سؤال میکنید؟ خون حسین را ریختید یا ریختند شما نگاه کردید، من هم گفتم نرو و رفت، حالا آمدی از طهارت و نجاست این میپرسی؟ یعنی معلوم میشود آنهایی که حسین(ع) را تنها گذاشتند یا در قتل ایشان دست داشتند احکام شرع را هم رعایت میکردند! قالتاق یعنی این.
فرمودند که بیدادگری باعث افتخار میشود یعنی هرکس بیشتر کلاه مردم را برمیدارد بیشتر پز میدهد. مثلاً آقا شما چند نفر را بدبخت کردی؟ مثلاً اینقدر، آقا دمت گرم! پول مردم، جان مردم، زورتان چقدر رسید؟ اینقدر. بابا این کیه دیگه! این که روی دست ما زد. چه کسی بیشتر کلاهبرداری میکند؟ اینها افتخار میشود.
خب من تا همین مقدار بسنده میکنم. اگر سؤالی چیزی هست بفرمایید اگر نه بروید خانههایتان.
هشتگهای موضوعی